امام صادق علیه السلام:
خداوند عزو جل که فرموده است: از صبر و نماز کمک بگیرید، صبر، روزه است.
وسائل الشیعه ج 10، ص 408، ح 13718
هانا کامکار: مشکل از سیاستگذاریهای نادرست است
مشکل موسیقی امروز ما، بیشتر نادرست بودن سیاستگذاریهاست. به زعم من برای تأثیر روی جوانهای این حوزه و جامعهای که شنونده موسیقی است، مستند رکن اصلی را بازی نمیکند. وقتی سیاستگذاری به اینسو میرود که موسیقیهای مبتذل باب شود و مردم همچون فستفود خوراک روزانه خود را از آن تغذیه میکنند.
بخشی از گفتوگوی این نوازنده با ایلنا
رضا داوری اردکانی: کرونا را به چشم بلا نبینیم
بلای کرونا میتواند آزادی را که اکنون افسرده و پژمرده شده است از افسردگی بیرون آورد، ولی آنچه اکنون میبینیم چشم انداز وحشتناک فقر و بینوایی و ازهم گسیختگی سازمانها و جدایی و دوری و بیگانگی و پوشیده شدن اندک بازمانده اعتماد و همراهی و امید درغبار و کدورت اندوه و ترس و ملال است.
بخشی از یادداشت این فیلسوف در ایلنا
نامه الهام کردا در تقاضا برای حمایت از هنرمندان
از تئاتر حمایت کنید
الهام کردا
بازیگر و کارگردان
جناب آقای دكتر صالحی، وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامی
با سلام و احترام
قطعاً در طول مدت وزارت شما، نامههای زیادی برای رفع مشكلات مدنی و انسانی مربوط به هنرمندان به دستتان رسيده است.اما دورانی که در آن قرار داریم، زمانی خاص و تعیینکننده و تکرار نشدنی است. پیامد و چالشی که نه تنها ما در ایران با آن روبه رو هستیم، بلکه تمام جهان و مردمان آن، بدون هیچ مرزی با این چالش دست و پنجه نرم میکنند. دورانی که هر روزش سخت و در عین حال سرنوشتساز است و کسانی که به عنوان مدیر و مسئول در کشورها فعالیت میکنند، مسئولیتی بسیار خطیر و تاريخی بر عهده دارند. در این دوران تمام افراد و اقشار جامعه درگیر اتفاقات و مسائلی هستند که مشترک خواهد بود و شاید برای اولین بار این اشتراک در طول تاریخ زندگی یک نسل وجود داشته باشد. هر تصمیم وحرکت و قدمی در این دوران تأثیر بسیار مهمی بر ادامه زندگی همه ما بعد از پایان این بحران خواهد داشت. حال آنکه در جوامع دیگر چطور مردم و کلیه اقشار جامعه از طرف دولتها حمایت میشوند و در کشور ما چطور این اتفاق میافتد، بماند برای بعد و قضاوت با اهلش و متخصصان؛ که حرف ما چیز دیگری است. ما اهالی تئاتر ایران، مانند باقی مردم جزیی از این جامعه و کشوریم. در کنار بقیه مشاغل، همانقدر مهم و همانقدر تأثیر گذار؛ چرا که اعتقاد داریم بدون فرهنگ، انسان نمیتواند زيست انسانی داشته باشد و هيچ جامعه فهيمی بدون معرفت، انديشه و فرهنگ راه به رستگاری نمیبرد.
آقای وزیر! بدون نان نمیشود زندگی کرد. هنرمندان تئاتردر
سال های اخیر علیرغم مشکلات فراوان صبورانه فعالیت کرده اند ،اما در شرایط فعلی که اجراها، تماشاخانهها و هر فعالیت جمعی دیگری تعطیل شده، مانند هر شهروندی كه ماليات، بيمه و...پرداخت كردهاند باید از طرف دولت حمایت شوند. قطعاً همه میدانیم که این فعالیتهای جمعی جزو آخرین مشاغل و کارهایی خواهد بود که بعد از عبور از بحران کرونا سرپا خواهند شد. پس تقاضا داریم این خواسته کاملاً بحق و بدیهی، انجام شود. میخواهیم که دولت در اختصاص بودجه برای پرداخت بيمه ايام بيكاری، تأمين ضرر و زيان هنرمندان و گروههای آسيبديده و کلیه هنرمندانی که در تئاتر فعالیت میکنند، نهایت توجه خود را به تمامی اهالی تئاتر معطوف کند؛ اعم از نویسندگان و کارگردانان و بازیگران، طراحان، مدرسان تئاتر، گردانندگان تماشاخانهها، دستیاران و تمامی کسانی که به هر عنوان و شغلی از طریق هنر نمایش امرار معاش میکنند.
حواشی نخستین روز اکران آنلاین «خروج»
نخستین روز اکران آنلاین «خروج» بهعنوان نخستین فیلمی که این تجربه را میآزماید خبرساز بود.
خبر نخست کاهش زمان ۲۴ساعته اجازه دسترسی کاربران به شش ساعت به دلیل کپیرایت و امکان پخششدن غیرقانونی فیلم بود که واکنشهای کاربران را هم به همراه داشت. از سوی دیگر نرگس آبیار با تقدیر از اقدام برای اکران آنلاین فیلم حاتمیکیا گفت: «این کار باعث تغییراتی در نمایش فیلمها در ایران میشود.»
آبیار در توضیح بیشتر گفت: «معتقدم ابراهیم حاتمی کیا این شجاعت را داشته که در حوزه نمایش آنلاین آثار پیشگام باشد. کار این کارگردان بسیار قابل ستایش است؛ چرا که ما میبایست به شکلی به سمت این مسیر حرکت میکردیم. قطعاً وقتی یک اثر فرهنگی تولید می شود چه بهتر که بتوانیم شرایطی را مهیا کنیم که در زمان مناسب مخاطب از آن بهرهمند شود و از اینرو نمایش آنلاین «خروج» را اتفاق مبارکی میدانم.»
کارگردان «شبی که ماه کامل شد» تأکید کرد که «همیشه تأکید داشتهام نمایش فیلمها در سالنهای سینما از آنجایی که باعث میشود همه مخاطبان در یک زمان در تماشای فیلم سهیم باشند، قطعاً ارزش خاص خودش را دارد، اما اکران آنلاین باعث میشود تا مخاطب بتواند در زمان مناسب به فیلم دسترسی داشته باشد.»
یه یاد حسن انوشه
پژوهشگری که برای ایران مینوشت
مریم شهبازی
خبرنگار
قدم به دانشگاه تهران که گذاشــــــــت برای حضور در کلاسهای جلال آل احمد و امیرحسین آریان پورسرازپا نمی شناخت؛ البته هیچگاه منکر تأثیر دیگر بزرگان آن روزگار بر تفکر و مسیر حرفهایاش نبود. سالهای تحصیل حسن انوشه در دانشگاه به زبان و ادبیات عرب گذشت؛ هرچند که همزمان مطالعات و فعالیتی جدی در زمینه تاریخ و همچنین زبان و ادبیات فارسی را هم آغاز کرد. آثار ترجمه شده و تألیفی متعددی به همت او در اختیار علاقه مندان قرار گرفته، از انتشار 9 جلد «دانشنامه ادب فارسی» گرفته تا مجموعه «تاریخ ایران کیمبریج » که در تألیف بخش هایی از آن بزرگانی نظیر عبدالحسین زرین کوب، احسان یارشاطر، سید حسین نصر و گیتی آذرپی شرکت داشته اند. «دانشنامه ناشنوایان»، «تاریخ غزنویان»و«ایران در سپیده دم تاریخ» از دیگر آثاری هستند که به همت او منتشر شده اند؛ انوشه با وجود شرایط نامساعد جسمی، طی دو سال اخیر کار دانشنامه مازندران را هم به سرانجام رساند. این استاد فرهنگ و ادب که از او به عنوان «چهره فرهنگی منطقه اکو» هم تجلیل شده بدون هیچ حمایتی دست به تألیف دانشنامه ادب فارسی می زند و در نهایت بعد از انتشار 9 جلد ناچار به توقف کارمی شود. این در صورتی است که کار تألیف پنج جلد دیگر را هم به پایان رسانده بود اما هیچ مؤسسه وارگانی برای انتشار آنها همراهی نکرد. سال ها همکاری با دایره المعارف تشیع و سرپرستی بخش تاریخ دایره المعارف بزرگ اسلامی هم بخش دیگری از فعالیت های او هستند؛ حسن انوشه، کتابشناس و دانشنامه نگار، ظهرشنبه درهفتاد و شش سالگی با زندگی وداع گفت.
مرگ دوست
اصغر دادبه
استاد
فلسفه اسلامی
و ادبیات عرفانی
بیست و سوم فروردین یکهزار و سیصد و نود و نه خورشیدی چراغ فروزان عمر دوستی فرومرد که نیم قرن بود که او را میشناختم و با او پیوند دوستی و همکاری فرهنگی داشتم .مرگ او، بیاختیاراین بیت حکیم نظامی را به ذهنم آورد و بر زبانم جاری ساخت:« فرومیرد امیدواری ز مرد/چو همسال را سردرآید به گرد.» اما چرا مرگ همسالان که یاران و همراهان در سفر زندگیاند، موجب فرومردن امیدواری در آدمی و سبب چیرگی نومیدی بر وی میگردد؟ پاسخ آن است که: نخست، بدان سبب که چون «یاران موافق از دست میشوند» آدمی خود را تنها و اسیر فراق میبیند و احساس تنهایی و دلتنگی میکند و معنای این سخن بلند سعدی را درمییابد که: «فراق را دلی از سنگ سختتر باید.» دوم، بدان سبب که این تنهایی اگر با نگاهی، مسألهای شخصی محسوب شود، مسألهای که از لوازم عالم دوستی است، اما با نگاهی دیگر و برای اهل فرهنگ، مسألهای اجتماعی و فرهنگی بهشمار میآید و این پرسش را پیش چشم میآورد که در این خزان ایرانگرایی و دراین پاییز دانشدوستی و فرهنگپروری چند «حسن انوشه» داریم که به ایران و تاریخ و فرهنگ ایران مهربورزند وعمرخود را وقف فرهنگ و کوششهای فرهنگی کنند؟ و بدین حقیقت باور داشتهباشند که ماندن ما و سرافراز ماندن ما در گرو ماندن فرهنگ ماست؛ ماندن فرهنگ ارجمند ایران و این ماندن هم درگرو کوششهای عاشقانه ماست که لازمه آن فرهادوار برداشتن کوه مشکلات است از سر راه، برای رسیدن به وصال «شیرین هدف» که اینجا «فرهاد» باید بود نه «خسرو»! آری، حسن انوشه - که نام و یادش جاودان باد و روانش شاد - «فرهاد» بود و عمری در تلاش برای از سر راه برداشتن کوه مشکلات تا آنجا که میتوانست. حاصل کارهای فرهنگی او، گواهی است براثبات این مدعا! گواه دیگر، دشواری انتخاب جانشین اوست( و جانشینان امثال او) که دریغا دردیارما نسل عاشقان فرهنگ و ادب در آستانه انقراض است؛ عاشقانی که عمری درسر کار عاشقی کنند... . و چنین است که هر«انوشه» ای که از دست برود دلدادگان فرهنگ و ادب، غرق در احساس تنهایی از ذهنشان میگذرد و بر زبانشان میرود که:»وای بر جنگلی که هر کهن/شاخهای تازه درکنار نداشت.»
محققی سختکوش
نصرالله پورجوادی
استاد فلسفه، نویسنده و مصحح
آشناییام با حسن انوشه به دوران سربازی بازمیگردد، به سال 1348 و آن گروهانی که سعید حمیدیان، اصغردادبه، کامران فانی و بهاء الدین خرمشاهی هم در آن حضور داشتند. هرچند نفری که نام بردم همگی در حالی عازم سربازی شده بودیم که فارغ التحصیلان مقاطع کارشناسی یا کارشناسی ارشد به شمار می آمدیم. بنابراین بعد از سربازی بازهم تحصیل را ادامه دادیم و این دوستیها ادامه پیدا کرد. انوشه ادامه تحصیلاتش را برمطالعات حوزه تاریخ متمرکز کرد. او نه تنها در تألیف و ترجمه دایره المعارف و دانشنامه های متعددی حضور داشت بلکه خودش هم به تنهایی کارهای ارزشمندی دراین زمینه انجام داد که از جمله آنها می توان به ترجمه مجموعه کتاب «تاریخ ایران کیمبریج» اشاره کرد. از کارهای یکدیگر با خبر بودیم و هرازچندی هم فرصتی برای دیدار حاصل می شد. او را می توان از جمله محققانی دانست که با جدیت و پشتکار بسیار به سراغ کار می روند؛ عادت نداشت کاری را نصفه- نیمه رها کند و تا جایی که کاری ازعهده اش ساخته بود هرگز دریغ نمی کرد. برعکس بسیاری از افراد که به محض برخورد با سختی ها دست از کار میکشند. این را می توان یکی از ویژگی اخلاقی مهم انوشه در زندگی کاریاش دانست؛ او یکی از نویسندگان اصلی دایرهالمعارف تشیع هم بود که بهتر است درباره فعالیت های زنده یاد انوشه دوستانی همچون بهاءالدین خرمشاهی یا کامران فانی سخن بگویند. کاراو در انتشار دانشنامه زبان و ادب فارسی هم کار ارزشمندی بود چرا که یک تنه آن را منتشر کرد؛ هر چند که در برخی موارد
اختلاف نظرهایی با او داشتم. از جمله این که در بررسی زبان و ادب فارسی او افغانستان را از ایران جدا کرده بود و این در حالی ست که بررسی چنین موضوعی فراتر از مرزبندی های نه چندان قدیمی سیاسی- جغرافیایی است.به گمانم مهم ترین شاخصه کارهای حسن انوشه را می توان در کارهای تاریخی دانست.
با کوله باری از عشق به سرزمینش
ابراهیم خدایار
استاد دانشگاه تربیت مدرس
نوشتن برای کسی که تمام عمر برای ایران و سربلندی آن می نوشت باید چیزی از جنس عشق و از خودگذشتگی و از رنگ فداکاری و گذشت در خود به یادگار داشته باشد. انوشه از جنس ایران بود، با کوله باری از عشق به ذرات آن. حاضر بود جانش را برای این وجود اهورایی فدا کند و تا آخرین لحظه هایی که توان داشت همین کاررا نیز کرد. او تمام عمر برای سربلندی زبان و ادب فارسی و ایران و تاریخ پرشکوهش قلم زد و دیگران را نیز به همین راه خواند. انوشه برای من استاد و دوست دیگری بود. درست از بیست سال پیش وقتی پا به دنیای ماوراءالنهر گذاشتم، چراغ راهم را انوشه با نوشته هایش پیشتر روشن کرده بود، هرجا در شهرهای ازبکستان و تاجیکستان قدم می گذاشتم، او را در کنار خود می دیدیم. کتابخانه اش یگانه کتابخانه تخصصی مطالعات زبان و ادب فارسی ماوراءالنهر درایران بود و چقدر با سختی تمام تک تک خشت های این بنای عظیم را گرد آورده بود. وقتی خبردار شدم دست به گریبان بیماری شده است، به خود اجازه ندادم درباره جدایی ازاو بیندیشم؛ اما می دانستم که با سرنوشت نمیتوان جنگید و اکنون که خبرغم انگیز و جانکاه درگذشت این پژوهشگر خستگی ناپذیر را شنیدم، با خود گفتم «اجازه بدهید انوشه برای من همیشه انوشه بماند.» او تا زنده بود برای ایران نوشت و تا زمانی که پرچم ایران برافراشته است، زنده خواهد ماند.
یگانه خدامی
هشتـگ
#خشونت_خانگی
آمارها در ایران و جهان نشان میدهد خشونت خانگی در روزهای قرنطینه بیشتر شده است. حتی چند روز پیش وزارت بهداشت با ارسال پیامکی از مردم خواست موارد کودکآزاری و همسرآزاری را به ۱۲۳ اطلاع دهند. با این پیامک نوشتن از خشونت خانگی در شبکههای اجتماعی بیشتر شد و خیلیها سعی میکنند به بقیه درباره خشونت خانگی اطلاعاتی بدهند و آنها را تشویق کنند به تماس گرفتن با ۱۲۳ : «از بعد sms وزارت بهداشت درباره خشونت خانگی، تعداد مراجعههای خشونت خانگی به بیمارستان ما بیشتر شده. البته انکار میکنن، نهایتاً میگن یه مشاجره خانوادگی کوچیک بود.»، «وزارت بهداشت پیامک داده تا موارد کودکآزاری و همسرآزاری گزارش داده بشه. خشونت خانگی فقط مختص خانما نیست و هستن آقایونی که مورد آزار و خشونت قرار میگیرن. اما شاید غالباً به دلایل عرفی و فرهنگی مثل خانما ابرازش نمیکنن. مسأله خشونت خانگی اصلاً مسالهای منحصر به یک جنسیت نیست.»، «فرض کنیم ما یه کیس که مورد خشونت خانگی قرار گرفته رو هم گزارش دادیم، دقیقاً برای اون بدبخت چیکار میکنید؟ میاین به یارو میگید، نکن؟ مثلاً اون شخص رو از اون مکان به جای امنی میبرین و طرفو دستگیر میکنید؟ چون کمتر از این رسماً با جون آزار دیده بازی میکنید.»، «اورژانس اجتماعی ۱۲۳ اول به خط مشاوره خانواده و روانشناسی وصل میکند اگر حل نشد و موضوع خشونت فیزیکی مثلاً کودکآزاری باشد میرود در محل تا آشتی دهد یا مانع خشونت شود ، اگر خشونت و آسیب جدی باشد از دادستان درخواست ورود میشود»، «این پیامکهای با مضمون خشونت به خانواده رو اعلام کنید رو درک نمیکنم. واقعاً کسی با خانواده خودش که عزیزشه خشن رفتار میکنه؟! اون هم بهخاطر مشکل اقتصادی و یا قرنطینگی در خونه؟»،«وقتی در ابعاد وسیع و با صرف میلیونها تومان هزینه، به عموم افراد جامعه پیامک میفرستند که کودک آزاری و همسرآزاری ممنوع، این یعنی ما حتی دو ماه نتوانستیم به صورت مسالمتآمیز در کنار همسر و کودکان خودمان زندگی کنیم!»،«ببینید این دوران قرنطینه بعضی زن و شوهرها تو خونه چیکار کردن که وزارت بهداشت پیام زده در صورت مشاهده کودکآزاری و همسرآزاری با اورژانس اجتماعی تماس بگیرید»،«مگه چقدر وحشی میشید که دارن پیام میدن در صورت دیدن همسرآزاری و کودک آزاری با شماره ۱۲۳ تماس بگیریم. هر قدر هم که بیکاری و بیپولی ومشکلات بهتون فشار بیاره نباید سر زن و بچه خالی کرد که.»
ماجرا
نفس کشیدن طبیعت
کرونا و همهگیری آن باعث شده خیلیها بگویند این بیماری نتایج رفتار بد انسانها با طبیعت است. از این مینویسند که با خانهنشینی انسانها طبیعت در حال نفس کشیدن است و حتی ممکن است در آینده اتفاقات بدتری برای انسان به دلیل همین بدرفتاری با محیطزیست بیفتد: «زمین داره نفس میکشه !از آسمونش پیداست...حال طبیعت خوبه.خیلی زود خودش رو بازسازی میکنه. قدرت طبیعت ورای قدرت تفکر ماست.هوشمندی محض.»، «آدما چند هفته کمتر اومدن بیرون طبیعت خودشو ساخته.هوا تمیز، آسمون آبی، همه جا سر سبز. آدم کیف میکنه»، «قشنگ هر بلایی سر طبیعت آوردیم داره پرت میکنه تو صورتمون، ولله حریفش نیستیم.»،«همه جا سبز مخملی شده چه بهشتی شده طبیعت بدون حضور ما مخربین.»،«ویروس کرونا هرچه نداشت هوای خوب و بهاری زیبا را به ارمغان آورد. یک نکته را گوشزد کرد که چقدر با محیط زیست بد رفتار می کنیم. از طرفی همیشه نباید در اینگونه مواقع ماشینها را کنار بگذاریم تا آلودگی کم شود.اگر سیستم مقتدر باشد می تواند با برنامه ریزی درست جلوی ماشینها را بگیرد.»،«قرنطینه برای هرکی بد بود تو جهان برای حیوانات و محیط زیست خوب بود.»،«تجربه قرنطینه به ما یاد میده چقدر بیخودی لباس و وسایل اضافه میخریدیم، چقدر بیخودی رانندگی میکردیم یا سفر میرفتیم، چقدر بیخودی رستوران میرفتیم و در کل چقدر بیخودی به محیط زیست ضرر میزدیم. امیدوارم زودتر شر ویروس کرونا کم بشه، اما درسهایی که گرفتهایم، یادمون نره.»
تام هنکس یکی از مشهورترین چهرههای درگیر بیماری کرونا بود. او که بعد از مدتی قرنطینه حالا شرایط بهتری دارد برای اولین بار با مردم صحبت کرد. هنکس اجرای برنامه «Saturday Night Live» (زنده شنبه شب) را برعهده دارد و به دلیل شرایط ویژه این روزها برنامه را از آشپزخانه منزلش ضبط و پخش کرد. او در این برنامه به صورت مونولوگ رو به دوربین گفت:«زمان عجیب و غریبی است برای شاد شدن. من و ریتا همسرم پس از دوران نقاهت کرونا حال و احساس خوبی داریم.»